2 ماهگی آیتن..
سلام نفس مامان..
بالاخره بعد از کلی تاخیر اومدم تا از 2 ماهگی و واکسن 2 ماهگیت برات بنویسم...
قربون شکل ماهت برم که چقدر روز به روز نازتر و شیرینتر میشی...وقتی به صورتم نگاه میکنی و بهم لبخند میزنی انگار تمام دنیارو بهم میدی..
اگه بدونی که چقدر روز به روز عاشقترت میشم...
اگه بگم که اندازه تموم دنیا دوست دارم بازم کم گفتم..تو تمام هست و نیست مامانی..تو تمام زندگیه منی..حتی وقتایی که غر غر میکنی بازم برام دوست داشتنی و عزیزی..بازم همه کس منی..
به اندازه تموم دنیا با تموم وسعتش دوست دارم..برات بهترینارو آرزو میکنم...
قربون اون خواب نازت برم..
برای واکسن 2 ماهگیت با مامان جون بردیمت خانه بهداشت...آخه من تنهایی نمیتونستم ببرمت...
تحمل درد کشیدنتو نداشتم...من موندم بیرون و مامان جون شما رو برد داخل اتاق..هرکاری کردیم نتونستیم از خواب بیدارت کنیم واسه همین هم واکسن اولتو زیاد متوجه نشدی فقط تو واکسن دوم یه تکونی خوردی و یه کم گریه کردی..
خدارو شکر زیاد تب نکردی و زیاد هم اذیت نکردی...